جــرون نــامــه

یادداشت‌های تریسترام شندی از بندرعباس

جــرون نــامــه

یادداشت‌های تریسترام شندی از بندرعباس

هی فلانی

زندگی شاید همین باشد!

سردمه

توی همین هوای بیست و چند درجه بالای صفر بندرعباس

دارم از سرما می‌لرزم

ظاهرم را مبین

درونم ویرانه‌ای است

جست و جو

 

خانه را رها کردم

خیابان و

جاده‌‌ها را

به جست و جوی جایی که جایی نیست

 

شما را رها کردم

اما مرا رها نمی‌کند خیال شما

که در خانه‌های خود خواب می‌بینید

که از جاده‌های دراز

بازگشته‌ام

به خانه‌های شما

 

کنار جاده‌ی بنفش کودکی‌ام را دیدم، شهاب مقربین، تهران: آهنگی دیگر، 1382

حسرت بعضی چیزا تا همیشه به دل آدم می مونه